شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی باز عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي باز عباسي »
تاریخ وصیتنامه 28/11/1362 علیباز عباسی فرزند ایاز شهرستان نیریز روستای دهمورد. آنقدر به جبهه میروم و میجنگم تا شهید شوم. با سلام به رهبر کبیرِ عظیمالشأن انقلاب اسلامی. با درود و سلام به رزمندگان عزیز و با سلام به شهدای جنگ تحمیلی. اینجانب سفارش به جوانان عزیز میکنم که نکند در رختخواب ذلت بمیرند که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بیتفاوتی بمیرید که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي باز عباسي »
تاریخ وصیتنامه 28/11/1362 علیباز عباسی فرزند ایاز شهرستان نیریز روستای دهمورد. آنقدر به جبهه میروم و میجنگم تا شهید شوم. با سلام به رهبر کبیرِ عظیمالشأن انقلاب اسلامی. با درود و سلام به رزمندگان عزیز و با سلام به شهدای جنگ تحمیلی. اینجانب سفارش به جوانان عزیز میکنم که نکند در رختخواب ذلت بمیرند که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بیتفاوتی بمیرید که...
دوای دل درد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 که گردان کمیل مدتی در خط خرمشهر مستقر بود، تدارکات گردان در یکی از ساختمانهای نزدیک خط مستقر شده بود. بچههای تدارکات گردان شبها نوشابهها را درون یخدانهای بزرگ میگذاشتند تا برای فردا خنک شود. در اواخر شب موقعی که بچههای تدارکات خواب بودند آقای غلامرضا نصرتی میگفت: من دلم درد گرفته و دوای دل درد میخواهم. این رمزی بود که باتفاق به نوشابههای خنک تدارکات گردان تک میزدیم. ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 که گردان کمیل مدتی در خط خرمشهر مستقر بود، تدارکات گردان در یکی از ساختمانهای نزدیک خط مستقر شده بود. بچههای تدارکات گردان شبها نوشابهها را درون یخدانهای بزرگ میگذاشتند تا برای فردا خنک شود. در اواخر شب موقعی که بچههای تدارکات خواب بودند آقای غلامرضا نصرتی میگفت: من دلم درد گرفته و دوای دل درد میخواهم. این رمزی بود که باتفاق به نوشابههای خنک تدارکات گردان تک میزدیم. ...
پماد سنگر و خمیر دندان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 زمانیکه گردان کمیل در خط خرمشهر مستقر بود. شهید عباسعلی دهقانی در تاریکی شب داخل سنگر به دنبال پماد سنگر «ضد پیشه» میگردد. یک عدد لوله پمادی را یافته و از آن استفاده میکند و سایر بچهها نیز آن را به سر و صورت خود میمالند. بعد از مدتی، از بوی پماد متوجه میشوند که به جای "پماد سنگر"، "خمیر دندان" به سر و صورت خود مالیدهاند. ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 زمانیکه گردان کمیل در خط خرمشهر مستقر بود. شهید عباسعلی دهقانی در تاریکی شب داخل سنگر به دنبال پماد سنگر «ضد پیشه» میگردد. یک عدد لوله پمادی را یافته و از آن استفاده میکند و سایر بچهها نیز آن را به سر و صورت خود میمالند. بعد از مدتی، از بوی پماد متوجه میشوند که به جای "پماد سنگر"، "خمیر دندان" به سر و صورت خود مالیدهاند. ...
به یاد شهید محمد علی منوری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
منوری جان فدا، کرده براه خدا منـوری جـان فـدا کرده به راه خـدا داده سر وجانخویش در پی امر اله در ره قرآن و دین جان بهکف و با وفا ز بهر فرمان حق، رضا بجان بد رضا منوری جان فدا، کرده براه خدا چون به ره عشق حق عاشق وجانانه بود بهر وصال خدا ز شوق پروانه بود به جمع یاران خود گوهر یـکدانه بـود عجبجوانی عفیف، نمونه اندر صفا منوری جان فدا، کرده براه خدا ز پیروان علی ز عـاشقــان حسین مطیع...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
منوری جان فدا، کرده براه خدا منـوری جـان فـدا کرده به راه خـدا داده سر وجانخویش در پی امر اله در ره قرآن و دین جان بهکف و با وفا ز بهر فرمان حق، رضا بجان بد رضا منوری جان فدا، کرده براه خدا چون به ره عشق حق عاشق وجانانه بود بهر وصال خدا ز شوق پروانه بود به جمع یاران خود گوهر یـکدانه بـود عجبجوانی عفیف، نمونه اندر صفا منوری جان فدا، کرده براه خدا ز پیروان علی ز عـاشقــان حسین مطیع...
به یاد شهیدان علی اکبر خازن و هادی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
در مکتب مولا حسین درس شهادت جانانه خواندم من خازن نام آورم ،یاران علیّ اکبرم حمدا"مزیدا(2) از بهر احیای رسوم پاک قرآن یاری دین و مکتب اسلام و ایمان باشد شهادت راستی بهتر سعادت آری شهادت می کند عزّت زیادت در راه ایفای تکالیف الهی ظلم وستم نامردمیها و سیاهی تا دین حق در عرصه دوران بماند مستکبرومظلوم کش حیران بماند داده خداوند جهان ما را کرامت داده به ما اسلام ما درس شهامت من لاله سرخ دیار عارفانم در...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
در مکتب مولا حسین درس شهادت جانانه خواندم من خازن نام آورم ،یاران علیّ اکبرم حمدا"مزیدا(2) از بهر احیای رسوم پاک قرآن یاری دین و مکتب اسلام و ایمان باشد شهادت راستی بهتر سعادت آری شهادت می کند عزّت زیادت در راه ایفای تکالیف الهی ظلم وستم نامردمیها و سیاهی تا دین حق در عرصه دوران بماند مستکبرومظلوم کش حیران بماند داده خداوند جهان ما را کرامت داده به ما اسلام ما درس شهامت من لاله سرخ دیار عارفانم در...
زندگینامه آزاده فیروز صنعتی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
فیروز صنعتی در سال 1347 در شهرستان نیریز متولد شد. بعد از اینکه به سن تحصیل رسید سال اول و دوم دبستان را در مدرسه ولایت (آپادانای سابق ) نیریز سپری و سپس ترک تحصیل نمود. قبل از خدمت نظام وظیفه به کارگری مشغول بوده و از این طریق زندگی خود را میگذراند. در سال 1365 از طرف ارتش جمهوری اسلامی ایران به خدمت نظام وظیفه فراخوانده شد. فیروز صنعتی در تاریخ 21/4/1367 در جبهه دهلران در پاتک...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
فیروز صنعتی در سال 1347 در شهرستان نیریز متولد شد. بعد از اینکه به سن تحصیل رسید سال اول و دوم دبستان را در مدرسه ولایت (آپادانای سابق ) نیریز سپری و سپس ترک تحصیل نمود. قبل از خدمت نظام وظیفه به کارگری مشغول بوده و از این طریق زندگی خود را میگذراند. در سال 1365 از طرف ارتش جمهوری اسلامی ایران به خدمت نظام وظیفه فراخوانده شد. فیروز صنعتی در تاریخ 21/4/1367 در جبهه دهلران در پاتک...
صفای خط پدافندی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانی که گردان در سال 1365 در خط پدافندی فاو،1 در حاشیه دریاچه نمک مستقر بود. آقای حاج منصور معانی پدر محترم شهید علی معانی هم در آنجا حضور داشت. در این خط آتش دشمن بسیار شدید بود و بچهها در این بحبوحه گویی کاسه سر را به خدا سپرده و حال و هوای معنوی خوبی داشتند. آقای معانی با دیدن این صحنهها میگویند: خط پدافندی هم عجب صفایی دارد. آقای حسن موسیپور2 بلافاصله در جواب ایشان میگوید:...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانی که گردان در سال 1365 در خط پدافندی فاو،1 در حاشیه دریاچه نمک مستقر بود. آقای حاج منصور معانی پدر محترم شهید علی معانی هم در آنجا حضور داشت. در این خط آتش دشمن بسیار شدید بود و بچهها در این بحبوحه گویی کاسه سر را به خدا سپرده و حال و هوای معنوی خوبی داشتند. آقای معانی با دیدن این صحنهها میگویند: خط پدافندی هم عجب صفایی دارد. آقای حسن موسیپور2 بلافاصله در جواب ایشان میگوید:...
شهدا سال ۶۴ -وصیتنامه شهید محمدجواد قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
بسمالله الرحمن الرحیم ان الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیلالله اولئک یرجون رحمهالله و الله غفور رحیم. آنان که ایمان آوردند و از وطن مهاجرت و در راه خدا جهاد کردند آنان امیدوار و منتظر رحمت خداوند میباشند. خداوند بخشنده و مهربان است. بنام خداوند بزرگ. بنام خدایی که دنیا را آفرید. بنام خدایی که پیامبران را آفرید و رهبرمان را خلق کرد. رهبری که قیام کرد و جهانی را با ندای خود به لرزه انداخت. امت مسلمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
بسمالله الرحمن الرحیم ان الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیلالله اولئک یرجون رحمهالله و الله غفور رحیم. آنان که ایمان آوردند و از وطن مهاجرت و در راه خدا جهاد کردند آنان امیدوار و منتظر رحمت خداوند میباشند. خداوند بخشنده و مهربان است. بنام خداوند بزرگ. بنام خدایی که دنیا را آفرید. بنام خدایی که پیامبران را آفرید و رهبرمان را خلق کرد. رهبری که قیام کرد و جهانی را با ندای خود به لرزه انداخت. امت مسلمان،...
مرحله اول عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
آری! بچهها باشور و نشاط و با سرعت هر چه تمامتر خود را به منطقه عملیاتی شلمچه رساندند و وارد مرحله اول عملیات در شامگاه 19/10/1365 شدند. بخوانید شرح این مرحله از عملیات را از زبان آقای اصغر ماهوتی که فرماندهی گردان را عهده دار بوده است: تا رسیدن به خط دشمن، یک منطقه آبگرفته جلوی ما قرار داشت. ما باید حدود 6 کیلومتر را روی آب با قایق میرفتیم تا به دژ شلمچه یعنی خط اول دشمن میرسیدیم....
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
آری! بچهها باشور و نشاط و با سرعت هر چه تمامتر خود را به منطقه عملیاتی شلمچه رساندند و وارد مرحله اول عملیات در شامگاه 19/10/1365 شدند. بخوانید شرح این مرحله از عملیات را از زبان آقای اصغر ماهوتی که فرماندهی گردان را عهده دار بوده است: تا رسیدن به خط دشمن، یک منطقه آبگرفته جلوی ما قرار داشت. ما باید حدود 6 کیلومتر را روی آب با قایق میرفتیم تا به دژ شلمچه یعنی خط اول دشمن میرسیدیم....
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محمد زحل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد زحل »
بسمالله الرحمن الرحیم به نام او که همه چیزم اوست. به نام او که از اویم. به نام او که دوستش دارم. معشوقم است. احساس [اش] میکنم با ذره وجودم، اما بیانش نمیتوان کرد. سپاس خداوند متعال را که توفیق داد تا ندای حسین زمان را لبیک بگویم. با درود و سلام فراوان به محضر امام زمان (عج) و با سلام و درود به خمینی بتشکن، رهبر کبیر انقلاب اسلامی. با سلام و درود فراوان بر تمامی شهدای اسلام، از کربلا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد زحل »
بسمالله الرحمن الرحیم به نام او که همه چیزم اوست. به نام او که از اویم. به نام او که دوستش دارم. معشوقم است. احساس [اش] میکنم با ذره وجودم، اما بیانش نمیتوان کرد. سپاس خداوند متعال را که توفیق داد تا ندای حسین زمان را لبیک بگویم. با درود و سلام فراوان به محضر امام زمان (عج) و با سلام و درود به خمینی بتشکن، رهبر کبیر انقلاب اسلامی. با سلام و درود فراوان بر تمامی شهدای اسلام، از کربلا...